پلیس فداکار
گروهبان یکم جعفرنیا، مأمور پلیسراه فداکار نیز که170 مسافر را در سرمای سخت دی ماه سال گذشته که تعداد زیادی را گرفتار کولاک و برف کرده بود، کار خود را فداکاری ندانست و آن را جزو وظایف پلیس عنوان کرد و در تشریح ماجرای کمک خود به هموطنان گفت: غروب پانزدهم دی ماه ماموریت پیدا کردم که به گردنه «هی جیب» در جاده بویین زهرا – ساوه اعزام شوم. من که راننده خودرو بودم همراه همکارم به منطقه رفتیم. از ابتدای شب مشخص بود که کولاک بسیار شدیدی در راه است. ما دستور داشتیم با ادامه روند بارش برف، جاده را ببندیم. نزدیک صبح متوجه شدیم که ارتفاع برف به بیش از یک متر رسیده و تعداد زیادی کامیون پشت سر هم در جاده ایستاده بودند.
جعفرنیا ادامه داد: تصمیم گرفتیم برای سرکشی به مسافران، پیاده به گشت زنی بروم. وقتی به نخستین اتوبوس رسیدم متوجه شدم مسافران از سرما در حال یخ زدن هستند و حیوانات وحشی در اطراف این خودروها پرسه میزنند. از آنجایی که به خاطر حمله گرگها، مسلح به سلاح بودم از مردم خواستم به من اعتماد کنند، چون آنها از ترس حیوانات درنده از ماشینها خارج نمیشدند. به این ترتیب همه آنها را به صف کردم و دنبال خودم به کانکس هلال احمر کشاندم. تمام مسافران اتوبوسها به این ترتیب از خطر یخ زدن در اتوبوس در امان ماندند.
مأمور پلیسراه فداکار ادامه داد: میان مسافران اشخاص مسنی بودند که نمیتوانستند مسیر برفی را پیاده بروند، لذا تصمیم گرفتم اول پیرزنها و سپس پیرمردها را به دوش کشیده و مسیر 700 متری تا کانکس را طی کنم، این کار خیلی سخت بود؛ اما انجام شد.
به گفته جعفرنیا تعداد زیادی کامیون در جاده مانده بودند. از آنها خواستم به مقر پلیس راه بیایند تا آذوقهای برایشان فراهم شود که بدین ترتیب بیش از 170 نفر توسط بنده از یخزدگی نجات یافتند.
گروهبان جعفرنیا درباره احساس خود در آن روز برفی سخت گفت: با دیدن مردم در آن شرایط سخت مرتب از خدا میخواستم به من توان دهد تا به یاری هموطنانم برسم و نمیدانم از کجا انرژی این یاری در من ایجاد شد. خدا را بسیار شکر میکنم.